در این بخش از وبلاگ، رمان ازدواج اجباری را میتوانید دانلود کنید. . با خواندن این رمان با قلم زیبای یک نوسنده آشنا میشوید. با خواندن رمانهای متفاوت شما نیز میتوانید زندگی خود را به شکل رمان بنویسید چرا که رمانها همه ساخته ذهن نویسنده نیستن و گاهی با واقعیت مخلوط میشوند. با ما همراه باشید تا با هم این رمان زیبا را بخوانیم. برای دانلود رمان ازدواج اجباری در انتهای مطلب روی “دانلود با لینک مستقیم” کلیک کنید.
دانلود رمان ازدواج اجباری
در این مطلب از مجله بانوان صورتیها رمانی را برای شما آماده کردهایم به نام ازدواج اجباری. با خواندن این رمان با قلم زیبای یک نوسنده آشنا میشوید. با خواندن رمانهای متفاوت شما نیز میتوانید زندگی خود را به شکل رمان بنویسید چرا که رمانها همه ساخته ذهن نویسنده نیستن و گاهی با واقعیت مخلوط میشوند. با ما همراه باشید تا با هم این رمان زیبا را بخوانیم. برای دانلود رمان ازدواج اجباری در انتهای مطلب روی “دانلود با لینک مستقیم” کلیک کنید.
خلاصهای از رمان ازدواج اجباری:
رمان ازدواج اجباری داستانی دربارهی دختری به اسم بهار است که روزی موقع برگشت از مدرسه متوجه ماشین ناشناسی جلوی در خانهشان میشود ولی نمیداند که با دیدن این ماشین جریان زندگی او عوض خواهد شد.
قسمتی از رمان ازدواج اجباری:
تازه از مدرسه تعطیل شده بودم تو راه خونه بودم سرکوچه با سارا خدافظی کردم خونهی ما یکی از نقاط پایین شهر بود یه خونه ویلایی حیاطدار با دیدن bmw سفید رنگی که در خونه پارک شده بود تعجب کردم تو این محله هیچکس از این ماشینا نداشت اونم ماشینی که جلوی خونه ما پارک شده باشه با تعجب رفتم تو خونه دو جفت کفش مردونه در خونه گذاشته بود در رو باز کردم و رفتم تو، خونه ما طوری بود که پذیرایی و نشیمن یکی بود برای اینکه بری تو اتاقا باید از اونجا رد میشدی با کنجکاوی رفتم تو با دیدن دوتا پسر جوون که روی زمین نشسته بودن دیگه خیلی تعجب کردم با شک نگاشون کردم و سلام دادم اونام با شک جوابمو دادن سریع رفتم تو اتاقم و درو بستم باران کوچولوی من تو اتاق با لباسای مهدش خوابش برده بود اروم بوسیدمش و لباساش و طوری که بیدار نشه درآوردم لباسای خودمم عوض کردم و رفتم توی آشپزخونه بازم باید از جلوی اون دوتا مرد رد میشدم این دفعه بابا هم روبهروش نشسته بود به بابام سلام کردم که با مهربونی جوابمو داد رفتم تو آشپزخونه و بابا رو صدا زدم
لینک دانلود رمان ازدواج اجباری: